نقل شده است روزی امام موسی صدر در یک کلیسا سخنرانی بسیار جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب کرد.
خانمی جوان که از توفیقات عالمی مسلمان بسیار دلخور بود، به دوستانش گفت: من می دانم چطور حالش را بگیرم و خرابش کنم». و بلافاصله پس از پایان سخنرانی، در حالی که همه را متوجه خود کرده بود، جلو رفت و دستش را به طرف وی دراز کرد.
ایشان دستش را طبق عادت روی سینه گذاشت، او هم که منتظر همین بود پرسید: شما هم می خواهید نجس نشوید؟!» (یعنی ن و غیر مسلمانان نجس و دون پایه هستند)
امام موسی صدر هم پاسخ داد: نه بلکه برعکس، تو آن قدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و نه تو را می آلاید».
این جواب حکیمانه، عمیق و هوشمندانه، نه فقط توطئه او را خنثی کرد، بلکه کار برعکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمدند و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند.
عزیزمن ، سر تو را خواهند برید مثل من ، اما دردی حس نخواهی کرد ...
تو ,هم ,ارزش ,پاک ,قدر ,بود، ,با ارزش ,ارزش و ,و پاک ,قدر با ,آن قدر
درباره این سایت